پنجشنبه، فروردین ۱۰، ۱۳۸۵

هسته رو با خودت نبر

آهنگساز: خودتان یک چیزی ضرب بگیرید. مرسی.
خواننده: شما. (+ آقای شماعی‌زاده)


وقتی رفتی چارتا دیپلمه بردار همراهت ببر
یه دیکشنری هم بردار؛ نشید اونجا دربه در
"ساعت و عقب نکش" یه ساعت بیشتر بخوابم
عکست و ببر، شاید، دیگه نیایی به خوابم
اون کتابا رو ببر به رنگ کاپشنت میاد
کفشای تازه بخر به رنگ چشماتم بیاد
سیبارم از درخت پشت پنجره بچین
اما هسته‌ش و با خودت نبر فقط همین

وقتی میری با چشم تر پرتقال و بردارو ببر
هسته‌ش و با خودت نبر
بذار که پسته بشکونم آجیل رو می‌بری، ببر
هسته‌ش و با خودت نبر

اگه خواستی هر "چیزی" رو بردار از روی زمین
اما پرونده‌م و با خودت نبر فقط همین
آخه پرونده‌ی من "ایت‌ایز پنسل" از بره
ندیدی عرض دو سوت، ما رو به شورا می‌بره
جای خالی تو قرار نبوده پر بشه
آره این جوری برا هممون بهتره

وقتی میری با چشم تر پرتقال و بردارو ببر
هسته‌ش و با خودت نبر
بذار که پسته بشکونم آجیل رو می‌بری، ببر
هسته‌ش و با خودت نبر