جمعه، آبان ۰۵، ۱۳۸۵

سر گرم و دست بند

از چند روز پیش ولوله‌ای افتاده در ملت. هر کسی را نگاه کنی عجله دارد که شب‌ها زودتر برود خانه. مردم اهل خانه و زندگی شده‌اند انگار. می‌روند. می‌آیند. سرهاشان به زیر است. سر و ته‌شان را بزنی در خانه‌اند. سرشان به کار خودشان گرم است. سرگرمی‌شان هم که در خانه است.
هر کسی دستش بند شده و کار دارد. مشکل بیکاری هم یک‌جورهایی دارد حل می‌شود. اوقات فراغت جوانان هم دارد پر می‌شود. هر کسی انگار به حق مسلمش رسیده یا نفت را سر سفره‌شان برده‌اند که همه در حال بشکن زدن هستند.
تحریم اقتصادی ایران مثل این که مالیده . کسی نگران دونرخی شدن پول بنزین نیست یا تورم گردن کلفت این روزها.
خدا را شکر! چه می‌شود ... تمام این همه مشکل را رییس‌جمهور گلمان حل کرده است. فرموده‌اند: «دو بچه کافی نیست.» و سر ملت را گرم و دستشان را بند کرده‌اند.