سه‌شنبه، اسفند ۰۴، ۱۳۸۸

جشنواره فیلم یا بارباپاپا عوض می‌شه

با توجه به اینکه جشنواره‌ها همیشه محل مناقشه بوده و یک سری هی تحریمش می‌کنند و یک سری هم هی فیلم کارگردان‌هایی را که جشنواره را تحریم نکرده‌اند رد صلاحیت می‌کنند، و حالا که جشنواره‌ی امسال هم به صورت داغ و قشنگ پایان یافته ما می‌توانیم با خیال راحت، و یک‌بار برای همیشه جشنواره‌ها را به صورت ریشه‌ای بررسی کنیم. این بررسی را هم گذاشتیم برای بعد از موسم جشنواره‌ها، که نگویند خدایی‌نکرده سیاه‌نمایی کردیم و دستاوردهای فرهنگی را بردیم زیر سوال. (در این مقاله همه‌ی نام‌ها واقعی و حقیقی است و هرگونه چیز غیرواقعی هم کارکرد واقعی و حقیقی دارد.)

جشنواره چیست؟

جشنواره جایی است که مدیران دولتی با دعوت از هنرمندان مستقل و غیردولتی، به هنرمندان دولتی جایزه می‌دهند. در جشنواره‌ها اصولا حجاب شل است و درباره‌ی شلی این وضعیت، ممکن است یک معاون وزیر چیزی بگوید که بعدا تکذیب شود. در جشنواره‌ها به جای آب میوه و ساندیس، نسکافه داده می‌شود. اصولا سخنرانی وزیر ارشاد با توزیع کیک و نسکافه همپوشانی دارد. در جشنواره‌ها مدعوین حین سخنرانی وزیر، استقبال باشکوهی از نسکافه می‌کنند. به گفته‌ی منتقدان سینمای ایران به قبل از نسکافه و بعد از نسکافه تقسیم می‌شود.

دبیر جشنواره چیست؟

دبیر جشنواره آدم است. برای همین و در همین‌جا هر گونه شائبه‌ای را که ماهیت دبیران جشنواره‌ها را زیر سوال می‌برد و می‌گویند آن‌ها از مریخ می‌آیند تکذیب می‌شوند. اصولا وزیر یا معاون وزیر ارشاد، علاقه‌ی زیادی به شور دارند. یعنی با تصمیم‌های خود یا شورش را در می‌آورند، یا در کل شور می‌اندازند. گفته می‌شود دبیرهای جشنواره‌ها را معاونان وزیر در آب‌نمک می‌خوابانند و دمدمای جشنواره در دبه را باز می‌کنند. شاید به همین دلیل است که اصولا می‌گویند در جشنواره‌ها دبه می‌کنند. این دبه کردن با آن دبه‌ای که دبیر جشنواره‌ها را تویش در آب‌نمک می‌خوابانند ربط مستقیم دارد. در اصطلاحات اداری در کل به دبه، گفته می‌شود سیاست‌گذاری فرهنگی.

سیاست‌گذاری چیست؟

سیاست‌گذاری ضدماده است. فیلمسازان ضدماده را نمی‌بینند ولی ضدماده آن‌ها را مورد عنایت قرار می‌دهد. تاثیر ضدماده بر ماده در فرهنگ و هنر مملکت ما، برخلاف نظریات علمی است. یعنی ضدماده هم بو دارد (که بویش را می‌توانید از گلکاری‌ای که در فرهنگ می‌شود استشمام کنید) هم رنگ دارد (که با توجه به بلایی که سر مثلا سینما یا کتاب یا چیزهای فرهنگی دیگر می‌آید، به نظر کارشناسان قهوه‌ای رنگ است) هم درد دارد (که درد آن را می‌شود از قیافه‌ی فیلمسازان یا نویسندگانی که اثرشان مورد عنایت سیاست‌گذاری‌ها قرار می‌گیرد، فهمید.)

اثرات ضدماده بر سینماگران و اینا:
بعضی از سینماگران برای اینکه دردشان کمتر شود راضی به گفت‌وگو هستند. یعنی برای ویزیت می‌روند و خودشان را نشان می‌دهند. در واقع برای اینکه فیلم‌شان را نشان بدهند می‌روند خودشان را نشان می‌دهند.

مثلاها؛
حاتمی‌کیا
برای اینکه دردش برطرف شود، صبر می‌کند تا اثر ضدماده خنثی شود. او می‌داند برای اینکه ضدماده‌های فرهنگی خوب شود باید صبر کنند تولیدکنندگان ضدماده در فرهنگ عوض شوند. او برای این‌کار چند سال صبر می‌کند. در این چندسال دو تا فیلم همین‌طوری می‌سازد که خودش هم نمی‌داند چرا این‌کار را می‌کند. اصولا وقتی آدم سرش یا دندانش درد کند نمی‌تواند ذهنش را متمرکز کند.
هدیه تهرانی هم برای ویزیت فرهنگی رفته است. او که یک بازیگر است برای کمک به سینمای ایران و برای همدردی با مردم، یک وام قلنبه برای نمایشگاه عکاسی‌اش می‌گیرد. عکاسان هم‌اکنون به خاطر این فداکاری هدیه تهرانی و رونق‌بخشی او به نمایشگاه‌های عکاسی، نمی‌دانند چطوری از خجالتش دربیایند.
محمدرضا گلزار هم بازیگر است. او هم برای مشکلاتش ویزیت شده است. او بازیگر قشنگی است. البته این قشنگی ربطی به بازی‌اش ندارد. او بعد از ویزیتش مشکل ممنوع‌التصویر و ممنوع‌الکار بودنش حل شد.
مهناز افشار هم بازیگر است. او هم ویزیت فرهنگی کرده است.
مهتاب کرامتی هم بازیگر است. او هم ویزیت شده است. منتها او و مهنار افشار سوا سوا ویزیت شده‌اند.

حیکم باشی فرهنگی:

هرچند ضدماده را مدیران فرهنگی تولید می‌کنند، اما به قول قدما هر جا بیماری و مرض هست، دوایش هم در گیاهان همان ناحیه پیدا می‌شود. برای همین دوای سیاست‌های سلیقه‌ای و فرهنگی چند سال اخیر، به صورت قلنبه و یک‌جا در آقا رحیم مشایی، حکیم‌باشی فرهنگی نهادینه شده است. می‌گویند آقا مشایی با یک نظر عیب و ایراد هر چیزی را پیدا می‌کند و همین که لب باز می‌کند، درد می‌رود و آدم شفا می‌یابد. می‌گویند یک قندان چینی روی میزش است که هر هنرمندی که یک‌دانه از آن قند بخورد، نسبت به جمیع امراض و ممیزی‌ها واکسینه می‌شود.

چه فیلم‌هایی وارد جشنواره می‌شوند؟
هر فیلمی که در دولت‌های قبلی ساخته شده باشد و در آن دولت‌ها وارد جشنواره نشده باشد، برای اثبات اینکه مملکت گل و بلبل است و برای اثبات شعار «ما اینیم!»، بدون حذف و ممیزی، در دولت بعد وارد جشنواره می‌شود.

چه فیلم‌هایی وارد جشنواره نمی‌شوند؟
خب، طبیعی است هر فیلمی در هر دولتی مجوز ساخت بگیرد نمی‌تواند در همان دولت وارد جشنواره شود یا اکران عمومی شود. در کل در هر دوره فیلم‌هایی برای مدیران دوره‌های بعد ساخته می‌شود.

جشنواره در کل چیست؟

جشنواره جایی است که موقع سخنرانی وزیر، مدعوین به صورت سراپا گوش به سمت کیک و نسکافه هجوم فرهنگی می‌برند. همچنین جشنواره جایی است که اینترنت پرسرعت دارد. جشنواره‌ها در کل محل مناسبی برای دانلود هستند.

بولتن جشنواره چیست؟
بولتن، چرک‌نویس نظرات شخصی مدیران فرهنگی است که بعدا باید به صورت عملی و عمومی در فرهنگ و هنر عملی شود. بولتن‌ها در این اواخر با نوآوری همراه بوده و با لاک غلط گیر اصلاح می‌شوند.

نشست مطبوعاتی چیست؟

جایی است خالی از سکنه. اگر هم عوامل تولید فیلمی آن‌جا حاضر شوند خبرنگاران چون مشغول دانلود هستند، نیستند. وقتی هم که خبرنگاران آن‌جا حاضر می‌شوند عوامل فیلم به دلیل اعتراض به سیاست‌های مدیران جشنواره و مدیران ارشاد در نشست حاضر نمی‌شوند. در کل جای دنج و بامزه‌ای است.
گفته می‌شود گاهی در نشست‌ها، به خاطر استقبال گرم از یک فیلم سرد، سرود "بکن و بریز، بکن و بریز" توسط حاضرین خوانده می‌شود.

کاربرد انواع جورواجور جشنواره‌ها چیست؟
کاربرد جشنواره‌ی فیلم به خاک کشیدن جایزه‌ی اسکار و کن است. وظیفه‌ی جشنواره‌ی شعر و جلال و اینا، رو کردن دسیسه‌های هدفمند جایزه‌ی نوبل و اینا است. رسالت جشنواره‌ی موسیقی از بین بردن تلاش مذبوحانه‌ی جایزه‌ی گرمی است و اینا. در کل فروش محصولات فرهنگی در جهان و میزان اقبال رویکرد عمومی مردم به آن نتایج جشنواره‌های ما است. باور نمی‌کنید؟ معلوم است که باور نمی‌کنید چون تبلیغات پر زرق و برق غرب رفته توی چشم‌تان.
جشنواره‌ها در کل نوعی شغل فصلی محسوب می‌شوند. گفته می‌شود برگزارکنندگان جشنواره‌ها در طول سال به سر کار اصلی‌شان برمی‌گردند و هیچ کاری با فرهنگ و هنر و سینما ندارند. آیا این طور است؟ ما نمی‌دانیم.

.

منتشرشده در هفته‌نامه‌ی ایران‌دخت، شماره‌ی 48، اول اسفند 1388