جمعه، اسفند ۲۸، ۱۳۸۸

عید شما غنی‌سازی

تعطیلات عید از یک جایی به بعدش ممکن است کمی کسل‌کننده شود. ما برای این‌که تعطیلات عید از یکنواختی دربیاید، چندتا پیشنهاد داریم؛
اول- آقا رحیم مشایی نرود مرخصی. یعنی اگر قرار است برود ترکیه که ببیند همان‌طوری که قبلا در مصاحبه با آن خبرنگار ترک گفته، ایرانی‌ها در آنتالیا زده‌اند تو کار دامبولی دیمبو و نیناش ناش و کنار دریا و اینا، بی‌خیال شود و بماند ایران. حتا اگر می‌خواهد برود هند و با جوکی‌ها ملاقات مردمی داشته باشد هم نرود. پیشنهاد ما این است که آقا مشایی در ایام عید هر روز ساعت سه بعدازظهر بیاید شبکه‌ی اول تلویزیون و یک ربع حرف بزند. حالا یا راجع‌به پاس نکردن واحد مدیریت نوح نبی، یا آموزش رصد فرشتگان در آسمان، یا هر حرف دیگری که به ذهن یا دهانش برسد. کارشناسان معتقدند حرف‌های فلسفی آقا مشایی در کل فضا را شاد می‌کند.
دوم-
آقای وزیر راه هم جایی نرود. بنشیند خانه، هر وقت خدایی نکرده هواپیمایی سقوط کرد، یا قطاری از ریل خارج شد، یا تونلی ریخت یا هواپیمایی جای شیراز رفت در کیش فرود آمد، یک چندتا ادله‌ی جیگر، مثل این‌که چون سرعت هواپیما زیاد بوده جای فرود در شیراز رفته کیش! و هر تونل بیست بار ریزش داشته باشد مشکلی نیست! بیاورد که ملت کمی حال کنند. کارشناسان معتقدند وزیر راه خوب راه پیچاندن را بلد است.
سوم- آقا مایلی‌کهن هم جایی نرود. او به تنهایی قادر است برای سیزده روز تعطیلات با طرح موضوعاتی منحصر بفرد و بدیع، باعث خوشحالی اهالی فوتبال شود.
چهارم- آقا علی‌آبادی یک موقعی سوژه‌ی خوبی بود، یعنی در واقع فقط سوژه بود. متاسفانه از وقتی فرستاده‌اندش شیلات، یک عالم سوژه‌ی ورزشی و شادکننده را از مردم دریغ شده است. کارشناسان معتقدند اولا قبل از اینکه آقا علی‌آبادی همان‌کاری را که در ورزش کرد در شیلات بکند به شیلات رحم کنند. دوما برای شادی مردم هم که شده او را به مدیریت ورزش برگردانند.
پنجم- آقا شریعتمداری کیهان مریض است و اساسی محتاج دعا. ما برای شفای عاجل او و باقی مریض‌ها دعا می‌کنیم. به هر حال آقا شریعتمداری سال‌هاست که روزی یک ستون طنز در صفحه‌ی 2 روزنامه‌اش منتشر می‌کند. درست است که گاهی در این ستون بعضی اشخاص و مجالس به جانوران تشبیه شده‌اند، ولی حتما ارزش مطبوعاتی کار او در زنده نگه داشتن این ستون غیرقابل چشم‌پوشی ایست. با توجه به این‌که اساسا طنزنویسی کار شاقی است و طنز روزانه نوشتن اراده و انگیزه‌ی بسیار زیادی می‌خواهد، امیدواریم ستون طنز و سرمقاله‌ی آن روزنامه هم در ایام عید و هم حالا حالاها برقرار باشد که همه دور هم – به اصطلاح - کمی شاد شویم.
...
این‌ها پنج پیشنهاد اصلی ما برای غنی‌سازی عید است. همچنین از تمام مسوولانی که با اظهار نظرات‌شان توانایی شادسازی مردم را دارند درخواست می‌شود، در ایام تعطیلات نوروزی مردم را این نعمت مرحوم نساخته و کماکان سخنرانی کنند.
در پایان این یادداشت بهاری برای مردم ایران و خودم و باقی بچه‌ها آرزو می‌کنم؛ امسال که بدجوری سال گاو بود، امیدوارم سال 89 به این خرگاوی نباشد و ببر و پلنگش هم آرام نباشد. در کل سال 89 بهتر است سال گل و بلبل باشد. 
...
 منتشرشده در آخرین شماره سال 1388 روزنامه‌ی بهار