دوشنبه، بهمن ۱۷، ۱۳۹۰

حیرت کنید بودجه حیرت‌آور است

احمد توکلی آمد روی کاناپه نشست، لایحه بودجه دولت را هم زیر بغلش زده بود. بعد لایحه را نشان داد و گفت: «نیگاه.»
من آمدم نگاه کنم به این‌ور که توکلی نشانم می‌داد که دیدم از آن‌ور یک مینی‌بوس جلوی در نگه داشت و نمایندگان به ترتیب قد وارد شدند و یکی یکی نشستند روی کاناپه. راست‌ها این‌ور، راست‌ترها آن‌ور، راست‌ترین‌ها آن‌ورتر، راست راستکی‌ها آن‌ورتر، راست راستی‌ها آن‌ورتر، راستی راستی‌ها آن‌ورتر... خلاصه راست‌ها و اصولگراها همه آن‌ور نشستند روی کاناپه. این‌ور هم چپ‌ها و اصلاح‌طلب‌ها خواستند بنشینند که همچین خبری هم نبود، به جاش کواکبیان خودش را جا کرد وسط راست‌ها و گفت من هم اصلاح‌طلبم. باهنر گفت: «باشه حالا. بذار ببینم چی می‌گن.»
خلاصه نمایندگان از دم، این‌طور این‌طور نشسته بودند روی کاناپه و آماده بودند دو دو یا چهار چهار کنند. در این لحظه احمد توکلی گفت: «نیگاه» و لایحه بودجه را نشان داد و اضافه کرد: «لایحه بودجه‌ای که دولت برای سال 91 به مجلس ارائه کرده مجموعه در هم و برهمی است.»
نمایندگان ماندند دو دو کنند یا چهار چهار. یک‌دفعه یکی گفت شیش شیش که معلوم نشد کی بود. بگذریم.
توکلی گفت: «لایحه بودجه سال 91 از جهت نقض قوانین بودجه‌ریزی و عدم رعایت قوانین حیرت‌آور است.

در رابطه با حیرت‌آوری لایحه‌ی بودجه 91 نمایندگان چنین واکنش‌هایی نشان دادند.
علی لاریجانی حیرت کرد و گفت: «وا.»
محمدرضا باهنر حیرت کرد و گفت: «وا.»
حداد عادل حیرت نکرد و گفت: «خیلی هم خوبه که. بودجه به این نازی.» 
کواکبیان حیرت نکرد و گفت: «من اصلاح‌طلبم.»
تابش گفت: «وا؟ اصلاح‌طلبی؟»
کواکبیان که حیرت نکرده بود گفت: «پس اسب تروام؟»
حمیدرضا زاکانی حیرت کرد و گفت: «حالا که هست. بریم لیست مشترک پایداری و متحد رو ببندیم. به به.»
روح‌ا.. حسینیان گفت: «من هم حیرت کردم. امروز ناهار قیمه بادمجون می‌ده مجلس. خیلی تعجب کردم قرار بود چلوکباب باشد که.»
نادر قاضی‌پور حیرت نکرد و گفت: «شما بین تهرانی و شهرستانی فرق می‌ذاری آقای لاریجانی. بودجه رو بفرستید شهرستان.»
عبداللهی آرد کتش را تکاند و گفت: «بودجه‌ی آرد چقدر شد؟ هان؟ بدو بگو.» 
دوباره یکی گفت شیش شیش که معلوم نشد کدام نماینده است یا یعنی چی.

جمع‌بندی
احمد توکلی یک‌دفعه نه گذاشت و نه برداشت و گفت: «تجربه نشان داده دولت بنا دارد کار صحیح انجام دهد و همراهی کند بنابراین نمایندگان مجلس هم...»
که یک‌دفعه نمایندگان شروع کردند با صدای بلند و قاطی هم حرف زدن که: «سلام ما رو هم برسونید به دولت...»، «خیلی ارادات داریم دولت...»، «دولت جان دورت بگردم...»، «تصدقت بشم دولت...»، «دولت دوست داریم... دولت دوست داریم...» 

جمع‌بندی 2 
چون جمع‌بندی قبلی قابل ثبت در تاریخ نبود، احمد توکلی گفت: «چیزی که ارائه شده اصلا بودجه نیست و نه با علم نه با واقعیت و نه با قانون همخوانی ندارد.»
نمایندگان یک صدا گفتند: «حالا تو هم گیر دادی ها. یک بودجه است دیگه. سخت نگیر بالا.»
کواکبیان گفت: «من اسب تروا نیستم، ادامه‌ی فتنه هم نیستم، اگه گفتی من کی‌ام؟»
ما گفتیم: «شما کواکبیان هستی. یک چیز منحصر به فرد.» و بعد یک آه ممتد کشیدم.



 این طنز در روزنامه‌ی اعتماد، 17 بهمن 90، منتشر شده است.
(طنزها را همان‌طور که در مطبوعات منتشر می‌شود، با حذف و تعدیل، در وبلاگ بازنشر می‌کنم.)