شنبه، بهمن ۲۹، ۱۳۹۰

همه چیز روی میز

(یا پیش‌بینی فروپاشی خارج بعد از فروپاشی شوروی)

آقای محمود احمدی‌نژاد، بسیار در کمال زیبا و با رعایت کامل آداب دیپلماتیک و کاملا جهان‌شمول قدم‌رنجه فرمودند و بسیار مرتب یک پای مبارک این طرف نهاده و پای مبارک دیگر آن طرف نهاده و به صورت کامل نشستند روی کاناپه و گفتند: «آخیش.»
ما گفتیم: «خسته نباشید.»
وی در ادامه و روی کاناپه و خطاب به خارج گفت: «مرتبا می‌‌آیند و می‌گویند که همه چیز روی میز است و آن را تکرار می‌کنند؛ خُب، همه چیز روی میز باشد. آن‌قدر باشد تا مثل خودتان و افکارتان بپوسد.»
ما بعد از این همه سال که صبح دولت آقای احمدی‌نژاد دمیده و رایحه‌ی خوش خدمتش خدمت همه رسیده هنوز متوجه نشدیم چرا وی وقتی سفر فرنگی می‌رود درباره‌ی مشکلات شهرستان‌های ایران صحبت می‌کند، وقتی سفر استانی می‌رود درباره‌ی مدیریت جهان حرف می‌زند و وقتی هم که در تهران است درباره‌ی میز و زیرمیزی و چیزهای روی میز حرف می‌زند.
وی برای محکم‌کاری دوباره خطاب به خارج گفت: « مرتبا می‌‌آیند و می‌گویند که همه چیز روی میز است و آن را تکرار می‌کنند؛ خُب، همه چیز روی میز باشد. آن‌قدر باشد تا مثل خودتان و افکارتان بپوسد.»
با توجه به این‌که الان همه چیز خارج روی میز است و دارد می‌پوسد ما امروز راهکارهایی برای خارج ارائه می‌کنیم.
 
همه چیز روی میز
[…]
ما برای این‌که همه چیز روی میز نپوسد، راهکارهایی داشتیم که همه‌ی آن چیزها و راهکارها روی میز مدیرمسوول روزنامه ماند و پوسید و در نتیجه حذف شد!
حالا که ما نمی‌توانیم درباره‌ی چیزهای روی میز خارج به خارج راهکار بدهیم و از طرفی درباره‌ی موضوعات و چیزهای داخلی هم نمی‌توانیم حرف بزنیم، پس دوتا موضوع ورزشی برای‌تان تعریف می‌کنیم که از لحاظ سیاسی بی‌ضرر باشد.
 
از لحاظ سیاسی بی‌ضرر!
به یک زنبور عسل می‌گویند: «می‌توانی در 10 دقیقه سه تا گل بخوری؟»
می‌گوید: «وا. مگه من استقلالم؟»
البته ما ورزشی نیستیم اما به هر حال خبرهای ورزشی را که می‌خوانیم. به همین مناسبت یک پیشنهاد ورزشی هم داریم؛
 
مسعود فراستی را به خاطر آشنایی و تسلطش به ادبیات ورزشگاهی بکنیم کارشناس و مجری برنامه‌ی فوتبال کثیف. عادل فردوسی‌پور را به خاطر اطلاعات عمومی و جنتلمن بودنش همین طوری یک ربع بعد از برنامه‌ی آقای فریدون جیرانی پخش کنیم که دست کم این‌طوری بتوانیم تصویر جیرانی و محتوای برنامه‌اش را از یاد ببریم.
 
نتیجه
هر چیزی جایی دارد ولی جای همه چیز روی میز نیست.
 
 
  این طنز در روزنامه‌ی اعتماد، 29 بهمن 90، منتشر شده است.
(طنزها را همان‌طور که در مطبوعات منتشر می‌شود، با حذف و تعدیل، در وبلاگ بازنشر می‌کنم.)