پنجشنبه، خرداد ۲۵، ۱۳۹۱

بازی دولت با بازنشستگان

رییس کانون عالی بازنشستگان به نقل از خبرگزاری‌ها گفت: «کاناپه را نگاه کن و بازنشستگان را ببین که روی آن دراز به دراز افتاده‌اند و دولت و مجلس حواس‌شان نیست...» و اضافه کرد: «بله... این صدای ناله بازنشستگان است که بلند شده. با توجه به این‌که بازنشستگان حداقل حقوق را دریافت می‌کنند، دولت باید به ناله آن‌ها توجه کند.»
به همین مناسبت از طرف هیات دولت احتمالا قرار می‌شود به ریاست ناله‌شناس و ناله‌پژوه و ناله‌درآر معروف، محمدرضا رحیمی، گروهی تشکیل شود تا به ناله بازنشستگان توجه کند. این‌طوری:
- خب. سلام بازنشسته‌ی گرامی. من از طرف دولت آمدم تا به ناله شما توجه کنم. لطفا ناله کنید.
: آه... آه... آه...
- ناله شما را شنیدم و به آن توجه کردم. شما همین‌طور به ناله ادامه بده، ما هم بدو بدو بروبم سفر استانی. خداحافظ.

دولت در صف نانوایی
رییس کانون عالی بازنشستگان گفت: «حدود 80 درصد بازنشستگان "حداقل‌بگیر" و دارای مشکلات بسیار زیادی هستند به‌طوری‌که برای خرید نان خانواده خود نیز در مضیقه قرار دارند.»
به همین مناسبت هیات دولت اعلام کرد اگر بازنشستگان برای خرید نان خانواده هم در مضیقه هستند حتما به خاطر کهولت سن است، وگرنه وضعیت اقتصادی مردم که عالی است. هیات دولت گفت: « ما حاضریم بیاییم و به جای بازنشستگان برویم توی صف نانوایی بایستیم. آیا روی‌تان می‌شود باز هم از خدمات دولت ناراضی باشید و غر بزنید؟»

گفت‌وگوی رو در روی دولت با بازنشستگان

بعد از صحبت‌های رییس کانون بازنشستگان نماینده دولت با بازنشستگان دیدار کرد و حرف‌های زیر بین‌شان رد و بدل شد.
نماینده دولت : «از ساعت چند اینجا هستید؟ ده؟ نه؟ هشت؟ هفت؟ شش؟ پنج؟»
بازنشستگان: «ما از وقتی بازنشسته شدیم اینجاییم. شما حواست نیست.»

نماینده دولت: «آیا مشکل امروز کشور ما اینه که بازنشسته‌ها از کی کجا نشستند؟ به من و شما چه مربوط که بازنشسته چقدر باز نشسته. یا از کی باز نشسته. ما باید برویم به مشکلات اصلی مملکت، مثل کار پیدا کردن برای بیکاران چینی، بپردازیم.»
بازنشستگان: «ما حقوق‌مان کم است. در مضیقه هستیم. نان خالی هم نمی‌توانیم بخریم.»
نماینده دولت: «خب این را که قبلا گفتیم. به علت کهولت سن است. اصلا خود من می‌آیم می‌روم  نانوایی به جای بازنشستگان. خوب شد؟»
بازنشستگان: «پای رفتن به نانوایی داریم، ولی پول خریدن نان نداریم.»
نماینده دولت: «اصلا ما در ایران بازنشسته نداریم.» و سپس به دوربین لبخند می‌زند. (خنده حضار)

بازنشستگان: «شما دارید با ما بازی می‌کنید؟ شش هفت سالش که همین‌طوری گذشت.»
نماینده دولت: «بد است که دولت همه را به بازی می‌گیرد؟ می‌خواهید اصلا بهتان توجه نشود و افسردگی بگیرید؟ می‌خواهید بازی‌تان ندهیم؟ می‌خواهید از بازی بگذاریم‌تان کنار؟ هان؟»



منتشرشده در روزنامه‌ی اعتماد، 25 خرداد 91 
(طنزها را همان‌طور که در مطبوعات منتشر می‌شود، با حذف و تعدیل، در وبلاگ بازنشر می‌کنم.)