جمعه، آبان ۱۲، ۱۳۹۱

قرائت معاصر از میراث فرهنگی

به قلم سعید عقیقی عزیز (فیلمنامه‌نویس و منتقد فیلم)


 

قرائت معاصر از میراث فرهنگی
برای پوریا عالمی

ای کریمی که از خزانه غیب
گبر و ترسا وظیفه‌خور داری
"دوستان" را کجا کنی محروم
تو که با "دشمن" این نظر داری؟

ترجمه: مرز بین خودی و غیر خودی روشن است. "در این برهه‌ی حساس از زمان"، یعنی "برهه‌ی هزارساله کنونی"، که دشمن در کمین است؛ ما تا پیش از وقوع هرگونه فاجعه‌ای، یعنی تا اطلاع ثانوی خودی هستیم. تو که از خزانه بانک مرکزی به لیبرال‌ها و مزدوران استکبار این همه پول و امکانات داده‌ای، لطف کن و روزی ما را هم به زبان خوش از صندوق ذخیره ارزی بده و...

نتیجه اخلاقی: سعدی هم که باشی، ایدئولوژی ضایع‌ات می‌کند؛ حتا شما دوست عزیز!


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
و تحشیه به قلم بنده که:

سر صبح بی‌صبوحی خیلی چسبید چنین هدیه‌ای از چنان اهل سخن و اهل نقد و اهل فیلمی.

البته والا باز آقامون سعدی خوبه. آقامون حافظ که اصلا نشسته بوده خونه و منتظر مواجب دولتی بوده. یعنی حتا نمی‌رفته دفتر و دستک رو گرو بذاره یه عرقی بزنه و برگرده. مثلا حافظ می‌گه: وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبید!
نشسته تا بیایند دنبالش.
یعنی در واقع شبیه بخشی از منتقدان سیاسی و اقتصادی دولت و حکومت - در همه این سال‌ها - که در کل انتقادی ندارند. اعتراضی هم دارند به اینه که قدرت و ثروت درست تقسیم نشده.