سه‌شنبه، شهریور ۲۶، ۱۳۹۲

شبانه بی شاملو - 19

پدرم کار را کار انگلیسی‌ها می‌دانست و
کت و شلوار انگلیسی می‌پوشید و
چای انگلیسی می‌نوشید
من کار را
کار روس‌ها می‌دانم
ودکای روسی می‌نوشم
و همچون پوشکین در دوئلی به سبک روسی
پیش از آن‌که شلیک کنم
به عادت ایرانی‌ام
تعارف می‌زنم که اول شما...

بنگ.
خون چکه می‌کند
و مثل آرتیست فیلم‌فارسی‌ها من خودم را به معشوقه‌ای که سرش دعواست در انتهای خیابانی که بی‌انتهاست و این نه فریاد زیر آب که فریاد با دهان پر است و غذا از دهانم می‌ریزد، می‌رسانم
خون چکه می‌کند از پاچه شلوارم در پیاده‌رو
شاید هم خون نیست و از آثار استرس است
هر چه هست خون چکه می‌کند و شلوارم رنگ عوض می‌کند
پس این مرگ حاوی هیچ پیام سیاسی و اجتماعی نیست
اما چکه می‌کند
من تعارف زدم اول شما
و او زودتر شلیک کرد
بنگ
چکه می‌کند
و من در اینجا به انتهای خیابان رسیده‌ام
می‌خواهم تو را در آغوش بکشم اما
تو از خون می‌ترسی
جیغ می‌زنی و غش می‌کنی و
گند می‌زنی به پایان این تراژدی

این مرگ مشکوک نیست شوخی است
ربطی به مرگ‌های مشکوک تاریخ ندارد
ربطی به عشقی قدیمی ندارد
این مرگ بر اثر خستگی است
با پدرم در تشییع‌جنازه ایرانی‌ام به سلامتی‌ام
- نوش
دعا کنید